امام مهدی (عج): من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
۱۳۹۶/۳/۱۷ تعداد بازدید: ۳۱۶
print

مواجهه فرهنگ ایرانی با تجدد چگونه بوده است

پژوهشکده فرهنگ معاصر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستی را برگزار کرد در نقد و تحلیل محمدعلی فروغی و مسائل تجدد ایرانی که در آن رضا داوری اردکانی, داریوش رحمانیان و حسین مصباحیان سخنرانی و هر یک اهمیت فروغی را در صدسال گذشته از منظر خود بررسی کردند

رضا داوری: فروغی فقط در زمره کسانی نیست که در مبانی تاریخ تجددمآبی ما اثر و سهم داشتند، بلکه او از مظاهر تجددمآبی ایران است. نکته دیگر این است که فروغی در قیاس با اغلب اقربین سیاست مدارش، از لحاظ درک و فهم سیاست و فهم کارها و خروج از بن بست ها در رتبه بالاتر قرار داشته است. او شاید پایبندی ها و انضباط های اخلاقی دکتر مصدق را نداشته و چندان به اروپایی شدن علاقه داشته است که به دشواری راه آن و به فراهم آوردن شرایط طی آن کمتر می اندیشیده است و حتی صلاح کشور را در سازش با سیاست های غالب می دیده است. او استعمار امپریالیسم را می شناخته اما می خواسته به قول خودش مسائل کشور را در سازش با قدرت های مستولی تأمین کند. اگر فروغی کتاب «سیر حکمت در اروپا» را ننوشته بود، شهرت و اعتبار کنونی را نداشت. این کتاب علاوه بر همه مزایایی که دارد در آن نه بارقه های تفکر می توان یافت و نه دعوتی به تفکر. اصلا تاریخ تجددمآبی ما تاریخ تفکر نیست. تاریخ فراگرفتن و آموختن معلومات آماده است. ما در دوره جدید به علم آموختنی و آموزشی بیشتر توجه کرده ایم. ما علم و فضل اروپایی را آموخته ایم و آموزش علم قدیم را هم نگاه داشته ایم. در ١٣٠٠ سال پیش که نهضت علمی و فکری در میان نیاکان ما پدید آمد، بنیان گذاران علم اهل گوشه گیری و تنهایی و تأمل بودند اما این بار که به علم و فرهنگ جدید رو کردیم رویکردمان بیشتر عملی و فرهنگی بود. البته تجدد نمی توانست در علم نظری خلاصه شود، اما در بعضی آموخته ها و رسوم قابل تقلیل هم خلاصه نمی شد. فروغی یکی از نامدارترین کسانی است که با علم و عقل اروپایی آشنا شده و آن را به هموطنان خود آموخته است.

حسین مصباحیان: پرسش این است که فروغی چه مواجهه ای با مدرنیته به عنوان یک مفهوم و مدرنیزاسیون به عنوان سه فرایند مختلف و تجدد به عنوان فرایندی که در مقابل سنت قرار می گیرد کرده است؟ با مدرنیته و بحران های آن اصلا مواجهه نکرده است. درباره تجدد وقتی در آثار فروغی تأمل می کنیم تأکید او بیشتر روی توسعه و ترقی زبان فارسی است و به سنت و نوشدن آن کاری ندارد. تصحیح هایی که فروغی بر کتاب هایی چون «دیوان سعدی» و... نوشته است رویکرد انتقادی و تفسیری ندارد و با حرف جدید کمترین مواجهه را برقرار می کند. مواجهه فروغی با مدرنیزاسیون نیز تنها به معنای تعمیق دستاوردهای فکری- سیاسی- اجتماعی غرب به کشورهای دیگر است. بنابراین از لحاظ فردی به نظر می رسد انگار رکن سیاسی مدرنیته با او وحدت پیدا کرده است. اما این نکات با یک ملاحظه همراه است و آن محافظه کاری افراطی توام با ترس فروغی در برخورد با رضاشاه است. بنابراین فروغی وقتی وارد صحنه سیاسی کشور می شود که جامعه یک دوره به عقب نشسته است. چراکه قبل از آن مشروطیت داشته ایم که آزادی به نحو نسبی مستقر بوده است. دوره رضاشاه بازگشت مطلق به استبداد است و یکی از کارگزارهای اصلی آن هم فروغی است.

  • - گردآوری: تبیان لرستان
نظرات

 نام:
 *نظر:
© کلیه حقوق معنوی و محتوای این سایت متعلق به اداره کل تبلیغات اسلامی استان لرستان می باشد .استفاده از مطالب با ذکر منبع و لینک به سایت بلامانع است.