امام مهدی (عج): من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
۱۳۹۵/۳/۴ تعداد بازدید: ۵۹۳
print

پژوهشی قرآنی در جایگاه توازن و تعادل در نظام هستی

دراین مقاله با مدد استنادات قرآنی و یافته های علمی متناظر با آن نشان داده خواهد شد که بقاء، ثبات و دوام نظام هستی مبتنی بر توازن و تعادل است.

 

مقدمه :

دراین مقاله با مدد استنادات قرآنی و یافته های علمی متناظر با آن نشان داده خواهد شد که بقاء ، ثبات و دوام نظام هستی مبتنی بر توازن و تعادل است. ثابت خواهد شد که اصلی جهانشمول موسوم به "قانون توازن و تعادل" برهمه شئونات نظام هستی حاکم است. عدول از این قانون نظم موجود در نظام هستی را برهم خواهد زد که نتیجه آن برای فرد و اجتماع چه در حیات مادی و چه در حیات معنوی زیانبار خواهد بود. قانون توازن برآیند منطفی نیروهای جاذبه و دافعه است که روابط و نسبت میان پدیده های مخنلف را تعریف می کند و به عنوان نیروهای اثر گذار بر پدیده های طبیعت و اجتماع شناخته میشوند. خداوند متعال در قرآن کریم با یادآوری نشانه های مختلفی از حاکمیت قانون توازن و تعادل در نظام هستی در صدد است تا لزوم استقرار ، تحکیم و تعمیم این قانون را برای حفظ ثبات ، نظم و عدالت و برقراری قسط و عدل در دنیای روابط میان انسانها و تداوم حیات بشر و دیگرموجودات روی زمین و تنظیم منطقی روابط فردی و اجتماعی انسانها یادآوری نماید و تبعات سوء ناشی از تخطی از قانون توازن و تعادل را به بشر گوشزد می نماید.

الف مروری بر جایگاه قانون توازن در علوم نوین بشری :

بطورکلی "قانون توازن و تعادل" در علوم طبیعی و علوم انسانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چنانکه در مقدمه اشاره شد این قانون برآیند نیروهای جاذبه و دافعه در میان پدیده های عالم است. در علم فیزیک این نیروها تحت عنوان کشش و رانش شناخته میشوند. آنچه که تحت عنوان قانون جاذبه از آن یاد میشود در واقع تنها بخشی از حل معمای مربوط به قانون توازن و تعادل در نظام هستی بوده است. عالم هستی مملو از انرژی است و این انرژی جز از طریق برآیند نیروهای جاذبه و دافعه تبلور وعینیت نمی یابد.کاربرد قانون توازن و تعادل را در علوم مختلف می توان یافت. در فیزیک، ریاضی، زیست شناسی، علوم مهندسی، اقتصاد، جامعه شناسی و حقوق مباحث مهم علمی حول محور توازن و تعادل مطرح می باشند. از نقطه نظرعلمی، اقتصاد، علم جستجو برای یافتن نقطه تعادل است. علماء ، اندیشمندان و پژوهشگران علوم اقتصادی همواره درپی یاقتن راهایی برای ایجاد ثبات پایدار و مداوم در نیروهای اثرگذار بر بازارها از طریق توازن و تعادل در متغیرهای اثرگذار بر بازارها هستند. دانشمندان علوم اقتصادی، قوانین حاکم برپدیده های اقتصادی همانند عوامل اثرگذار برعرضه و تقاضا ، رکود و تورم در اقتصاد را با عناوینی همچون "کشش" و"فشار" توضیح می دهند. این نیروها همان نیروهای جاذبه و دافعه حاکم بر روابط میان بازیگران و فعالان در دنیای اقتصاد و کسب و کار را توضیح می دهند. برآیند چالش میان همین نیروهای اثرگذار است که شرایط اقتصادی را بوجود می آوردند. این نیروها می بایست بنحوی شایسته مدیریت شوند تا تعادل و توازن در اقتصاد حاکم شود. بخش مهمی از سیاستهای اقتصادی چیزی جز بکاربردن ابزارهای فشار و کشش برای ایجاد تعادل در اقتصاد نیست.

علماء جامعه شناسی جستجو برای تعادل ، توازن و تنظیم مناسبات مربوط به حیات بهنجار پدیده های اجتماعی و تبیین روابط میان این پدیده ها را در قالب تعابیری عمومی تر همچون " کنش" ، "واکنش" دنبال می کنند. آنان رفتار "نیروهای اجتماعی" را از طریق "کنش متقابل" میان آنها مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند. این تحلیل ها در سطح خُرد و کلان انجام میشود. خودآگاهی، اراده، اختیار و نیت از مهمترین عواملی هستند که رفتار انسان ها را متفاوت از دیگر پدیده ها و موجودات عالم مادی معنا می دهند. اختیار و خودآگاهی بار مسوولیتی برای رفتارآدمی ایجاد می کند. به تعبیر دیگر انسان به جهت برخورداری از این امتیازات می بایست در برابر رفتارهایش پاسخگو باشد. دیگر موجودات از چنین امتیازی برخوردار نیستند و تبعا مسوولیتی هم برعهده ندارند. از نگاه تعالیم قرآنی این پاسخگویی هم باید یک پاسخگویی این دنیایی باشد و هم باید یک پاسخگویی آن دنیایی باشد. هرچند که جامعه شناسان فقط به آثار و پیامدهای اجتماعی رفتار انسان ها در همین دنیای محسوس و مادی توجه می کنند، ولی در همین دانش نیز هدف از مطالعات جامعه شناسی ، کمک به برنامه اصلاحات اجتماعی عنوان میشود. بطور مثال جامعه شناسان به بررسی ریشه های فقر در جامعه می پردازند و از آثار و پیامدهای فقر در جامعه پرسش می کنند. آنان در سطح خُرد حتی به بررسی و مطالعه نحوه کنش اجتماعی افراد با یکدیگر می پردازند و به نوع رفتارها، طرز نگریستن، شیوه گفتار و کلام افراد با یکدیگر توجه می کنند. بدیهی است در تمام این موارد عواطف، احساسات و نگرشها و حتی برخی نیات آشکار و پنهان افراد به گونه ای به طرف مقابل منتقل می گردد. شکل دادن به رفتار بهنجار فردی و تحقق جامعه بهنجاردر سطح کلان هدف غایی اصلاحات اجتماعی است. اینکه جامعه شناسی تا چه اندازه توانسته است در این راه موفق عمل کند، همچنان مورد پرسش است. بی شک اگر نگرش قرآنیِ مبتنی بر تعمیم قانون توازن و تعادل به حوزه علوم اجتماعی گسترش یابد، توفیق بشر در تحقق جامعه بهنجار و انجام اصلاحات اجتماعی مطلوب قطعی خواهد بود.

در ریاضیات و آمار حیاتی، یکی از معیارهای سنجش مورد اعتماد، میانگین وزنی است. و در مدلهای پیشرفته آماری، از رگرسیون موزون برای بدست آوردن برآوردگرهایی با حداقل خطا استفاده میشود. ویژگی برآورد گرها در چنین آماره هایی این است که از خطاهای کمتری برخوردارند و پیش بینی و تحلیل رفتار متعیرهای مورد مطالعه ازطریق آنها قابل اطمینان تراست. یافته های تحقیق مبتنی بر الگوهای وزنی به نتایج، قضاوت و ارزیابی دقیق تری منجر میشوند. از دیگر چالش های مهم در ریاضیات کاربردی، حل مسائل عملی مربوط "بهینه سازی" است که اساسا با قوانین تعادل و توازن سرو کار دارد و از طریق کنترل یا پیش بینی نیروهای کشش و فشار یا کنش واکنش مطالعات روی پدیده های مورد بررسی ممکن می گردد.

در علوم مهندسی که مبتنی بر قوانین فیزیک می باشد، حل مسائل مربوط به تعادل، ثبات و پایداری اجسام و اشیاء از قبیل سیالات و غیرو دقیقا مبتنی بر " قانون توازن و تعادل" است و پاره ای از این قوانین بصورت کاملا دترمینیستیک و قطعی به اثبات رسیده اند.ساخت پل های عریض و برج های مرتفع بدون محاسبات مربوط به تعادل ، ثبات ، پایداری ، مقاومت در برابر نیروهای آزاد شده و کنترل عوامل ناپایداری ممکن نیست. به این ترتیب معلوم می گردد، نگاه علماء علوم طبیعی به پدیده های طبیعت و به راز خلقت انسان و تفکر در رموز خلقت هستی وتلاش برای کشف قوانین حاکم برآن به کشف قانون توازن و تعادل که از پایه ای ترین اصول و قوانین علمی حاکم بر پدیده هاست رهنمون شده است. دانشمندان و اندیشمندان در رشته های علمی مختلف هریک به طریقی درصدد برآمده اند تا کنترل نیروهای اثر گذار بر پدیده های طبیعی و اجتماعی را از طریق یافتن راه حل بهینه و تحت شرایط توازن و تعادل در دست بگیرند. جالب است که قرآن چنین نگاهی را توصیه و تشویق هم می کند و انسانها را به اندیشه درآن فرا می خواند. کشف پاره ای از قوانین طبیعی و کاربردآن موجب انقلابی شگرف در دنیای مادی ما انسان ها شده است. اما همچنان جامعه بشری در تعمیم و گسترش قانون توازن و تعادل در مناسبات و حیات اجتماعی خویش دچار نقصان می باشد. یک دلیل آن البته این است که باور این جهانی – آن جهانی به قانون توازن و تعادل در میان بشر تعمیم نیافته است.آنچه تحت عنوان فقدان معنویت در دنیای امروز مطرح میباشد، تنها باید بر این موضوع معطوف گردد که قانون توازن و تعادل را به دامنه گسترده جهان مادی و جهان معنوی بطور توامان تعمیم دهد و انسانها را در رفتارهای اجتماعی خویش هم در این جهان و هم در جهان آخرت آماده پاسخگویی سازد و این با تعبیه "کنترلهای بیرونی" که مستلزم بیداری و واکنش پاسخ جویانه نیروهای اجتماعی اصلاح گر ، اعتدال گرا و توازن طلب در جامعه می باشد و "کنترلهای درونی" از طریق تعمیم و گسترش باور و اعتقاد درونی در افراد و تقویت ایمان به پیامدهای صلح جویانه رفتارهای موزون و متوازن برای بشر میسر است. بشر امروز باید بداند که با افراط و تفریط راه بجایی نخواهد برد، و در فقدان معنویت پیشرفت مادی بشر به تنهایی سعادت واقعی او را رقم نمی زند .

پژوهش در آیات و مفاهیم قرآن کریم نشان می دهد که رسالت این کتاب آسمانی این بوده است تا برمبنای نشانه ها(آیات) خویش، انسانها را به تعمیم و تحکیم قانون توازن بر روابط اجتماعی میان انسانها و انسان با دنیای پیرامونش دعوت نماید. عدالت در گفتار ، عدالت در رفتار ، عدالت در قضاوت ، عدالت در کسب و کار و سایر تعاملات اجتماعی و بسیاری مواردِ گوناگون از توصیه های قرآنی مصادیقی از دعوت نمودن انسانها به ایجاد و استقرار توازن و تعادل در روابط میان فردی و روابط اجتماعی و پرهیز از افراط و تفریط است. نمودهای مختلفی از نیروهای جاذبه و دافعه اثر گذار بر رفتار فردی که آثار اجتماعی دامنه داری را دربردارد، می توان برشمرد. حب و بغض، تنفر و محبت، تکبر و فروتنی، بخل دربرابر سخاوت ، نوع دوستی در برابرغرور و خودبینی و... از آن جمله اند. علم اخلاق و تا حدودی دانش روانشناسی در پی بررسی تاثیر چنین نیروهایی بر شخصیت افراد و مطالعه و بررسی راههایی برای مدیریت بهینه این نیروهاست بگونه ای که در نهایت برآیند چالش میان این نیروها برای فرد و جامعه کمترین آسیب را به دنبال داشته باشد. نسبی گرایی در اخلاق به مفهوم نسبی بودن بایدها نبایدهای اخلاقی نیز در همین راستا توجیه میشود و به همین جهت نمی توان تکبر، تنقر و بغض و کینه را خلاف اصول و ارزشهای اخلاقی دانست و خواهان دستیابی به شاخص های رفتاری مملو از محبت و فروتنی در رفتار بود. بسیاری از این نیروها ذاتا وجود دارند و لازمه حیاتند. اخلاق یعنی اعتدال و آنچنان که عدالت و توازن حکم می کند، این نیروها باید کنترل و مدیریت شوند. بی شک کاربرد لفظ عدالت بی آنکه در پی تشخیص و تعیین مصداق برای آن باشیم، فاقد هرگونه بار ارزشی مشخصی است، در چنین حالتی عدالت بطور کلی امری پسندیده و مطلوب برای همه است و همه مدعی عدالت در نزد خود هستند. این ازآن روست که فطرت و ذات انسانها با توازن و تعادل عجین است و اساسا نظام هستی بدون توازن و تعادل به نیستی و زوال می گراید. زمانی که گفتمان عدالت جویانه در یک جامعه مطرح میشود، کمتر کسی در برابرآن مخالفت می کند ، اما در مقام عمل و پیاده سازی عدالت و توازن درجامعه ، یعنی گرفتن حق از غاصبان و دادن آن به مُحِقان ، رویارویی رخ می دهد. اینجاست که افراد و گروه های مختلف جامعه به کُنش – واکُنش های گوناگون می پردازند و شاهد بحران آفرینی و کشاکش میان گروه های اجتماعی بصورت های مختلف هستیم. این به دلیل دنیاطلبی ، فزون طلبی ، قدرت طلبی ، انحصار طلبی و پیروی از تمایلات نفسانی و به دلیل منحصر نمودن مفهوم سعادت به امنیت و رفاه و لذت درهمین دنیای مادی است و همین موضوع عامل اصلی سقوط و انحطاط انسانیت در عصر پیشرفت علوم و تکنولوژی شده است. در چنین شرایطی چگونه می توان عدالت و توازن را در جامعه مستقر نمود. دستورالعمل اجرایی آن را قرآن کریم در پذیرش و متابعت از قانون توازن و تعادل به عنوان یگانه قانون حاکم بر نظم و نظام هستی معرفی نموده است. واقعیت این است و تجربه تاریخی بشر نشان داده است که درعمل پیاده سازی و استقرار عدالت در جامعه امری بسیار دشوار و تقریبا محال بوده ، و به همین جهت عدالت همواره یک خواست تاریخی بشر بوده است ، از سویی حق و عدل در کنارهم معنا می یابند و همنشین همند. انسانها عدالت را حق خود می دانند و احقاق حقوق خود را با برقراری عدالت ممکن می دانند. اما با این حال عدالت در جوامع انسانی به یک هدف ایده آل و غایتی دست نیافتنی مبدل شده و تصور جهان توام با عدل تصور یک جامعه اتوپیایی ارزیابی میشود که شاید انسان در خیال خود بتواند تنها آن را تصور بکند. به هرحال حتی با قبول چنین فرضی، باید پذیرفت که حرکت جوامع باید بسوی اعتدال باشد، زیرا بدون شک اگر جامعه ای از اعتدال دور شود، به سقوط و زوال خود نزدیک خواهد شد. قرآن کریم جهت و مسیر را برای طی نمودن راه اعتدال به انسانها نشان داده است و اگر حرکت واقعی جامعه بشری بسوی مسیری که قرآن نشان داده است باشد ، تحقق جامعه متوازن و متعادل نا ممکن نخواهد بود.

ب بررسی نشانه های قرآنی حاکمیت توازن و تعادل بر نظام هستی.

در قرآن آیات و نشانه های گوناگون دلالت کننده ای بر استقرار و حاکمیت توازن و تعادل و حساب و کتاب دقیق در نظام هستی وجود دارد. از جمله درآیه ۷ سوره الرحمن می فرماید: "وَ لسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ لْمِیزَانَ" آسمان را رفیع و گسترده بیافریدیم و توازن دقیقی میان اجرام آسمانی شناور درآن وضع نمودیم. تفسیرمعنایی " وَ وَضَعَ لْمِیزَانَ " بسیار گسترده است و هرگونه وسیله سنجش و اندازه گیری و وضع هنجارها ، قوانین و معیارهای توازن بخشی به نظام هستی راشامل می گردد. و مصداق مشخصی از آن دراین آیه، توازن در میان اجرام آسمانی وستارگان و سیارات بیشمار میتواند باشد. در آیه بعد از همین سوره می فرماید : "أَلَّا تَطْغَوْاْ فِی لْمِیزَانِ" تعبیرآیه این است که میزان را برای این مورد اشاره قراردادیم تا شما هم اهمیت آن را دریابید و در هیچ یک از امورخویش از توازن و تعادل تخطی نکنید. در تفسیرارزشمند نمونه بنحوی شایسته چنین شرح داده شده که انسان به عنوان بخشی از این عالم عظیم هست و هرگز نمی بایست بصورت یک وصله ناهماهنگ دراین عالم زندگی کند. عالم نظام و میزانی دارد و انسانها هم باید برای حیات توام با سعادت و سلامت خویش از این نظام و میزان و قوانین و معیارهای توازن بخش عالم هستی تبعیت کنند. همانطوری که اگرمیزان و قانون از عالم برچیده شود راه فنا و نابودی درپیش می گیرد. اگر انسانها هم در زندگی فردی و اجتماعی خویش فاقد نظم و میزان بوده والتزامی به رعایت معیارهای بهنجار در زندگی اجتماعی خویش نداشته باشند، رو به فنا خواهند رفت. قرآن کریم در ادامه براهمیت توازن و رعایت میزان تاکید نموده ودر آیه ۹ الرحمن می فرماید :" وَأَقِیمُواْ لْوَزْنَ بِـ لْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُواْ لْمِیزَانَ "، وزن را برای تحقق قسط و عدل در جامعه برپا دارید و از میزان تخطی نکنید. به تعبیر دیگر درجهت برقراری توازن در جامعه تلاش نمایید تا قسط و عدال محقق شود و از میزان کم مگذارید که موجب خسران است. در تفاسیر روایی، امامان معصوم (ع) مصادیق میزان تعریف شده اند و به این ترتیب قرآن طبق این آیه تخطی از فرامین امامان معصوم(ع)را نهی نموده و موجب خسران تلقی نموده است .همچنین خود قرآن کریم به عنوان میزان توصیف شده و میزان بودن اعمال یعنی انطباق اعمال با تعالیم و دستورات قرآنی. از روش تفسیر قرآن به قرآن نیز می توان همین تعبیر را برداشت نمود. چنانکه درآیاتی چند از قرآن کریم، کتاب و میزان ، رسول و میزان و حق و میزان در کنار هم و در یک راستا آورده شده است و هماهنگی و انسجام معنایی میان آنها ازآیات قرآنی مختلف قابل استنباط است. چنانکه این معنا در سوره شورا آیه ۷ وجود دارد، که می فرماید : " للَّهُ لَّذِی أَنزَلَ لْکِتَابَ بِـ لْحَقِّ وَ لْمِیزَانَ...."، طبق این آیه ، خداوند متعال قرآن کریم را به مثابه کتاب راهنمایی برای تشخیص حق از باطل و معیاری برای ارزیابی و سنجش اعمال و میزان نمودن اعمال با حق و عدالت نازل نموده است. همین معنا در آیه ۲۵ سوره حدید استفاده میشود." لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِـ لْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ لْکِتَابَ وَ لْمِیزَانَ لِیَقُومَ لنَّاسُ بِـ لْقِسْطِ..."،" ما رسولان خود را همراه با براهین ، دلایل و معجزات روشن و آشکاری گسیل داشتیم ، و با ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم را به استقرار و برپایی عدل و داد خوی دهند." به این ترتیب طبق این آیه فلسفه برانگیخته شدن پیامبران الهی و نزول کتاب آسمانی جز برپایی قسط و عدل در جامعه نبوده است. سیره رسوال الله عمل بر طبق عدالت بوده است و خداوند متعال پیامبر گرامی اسلام را به اجرای عدالت امر نموده است: ".قل.. َأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ..." ، " بگو... مامور شده ام میانتان عدالت را برپا نمایم." و در جای دیگر می فرماید : " قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِـ لْقِسْطِ..." ،" بگو خدایم به دادگری فرمان داده". درهرحال تعبیرکلی از آیه ۹ الرحمن این است که با اقامه توازن ، عدالت را در جامعه بگسترانید و به این طریق با فساد مبارزه کنید و در جهت ادای حقوق افراد میزان را بکار گیرید و از آن تخطی ننماید و بدانید ترک عدالت موجب خسران است.

خداوند متعال در آیه ۱۹ سوره حِجر مصداقی از توازن در نظام هستی را چنین معرفی می فرماید: "وَ لْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْزُونٍ" ،" و زمین را گستردیم و در آن کوههای ریشه دار نهادیم و نیز از هر چیزی به اندازه ای موزون در آن قراردادیم." به این ترتیب توازن، تعادل، تقارن، نظم و اعتدال به عنوان ویژگی های برجسته پدیده های آفرینش در نظام هستی معرفی شده است. چنانکه قبلا نیز اشاره شد ، موزون از ریشه وزن و به معنای سنجیده و اندازه گیری شده و اشاره به محاسبات و نظم دقیق و مقدار بهینه است. موزون را مقدار بهینه یا مقدار مطلوب و حد متعالی می توان تعریف کرد. "انبتنا" در اینجا اشاره به خلقت همه پدیده های عالم هستی است از گیاهان و جانواران و معادن و انسانها و دیگر موجودات ریز و درشت عالم که ابعاد و اجزاء و ساختار آنها سنجیده و محاسبه شده و متناسب و دقیق و موزون ایجاد شده است. این سنجیده گی و تناسب را می توان در زنجیره زیست محیطی و روابط میان موجودات عالم نیز مشاهده نمود. متاسفانه رفتارهای ناموزون بشر در طبیعت و در محیط زیست و بهره برداری غیربهینه انسانها از معادن، منابع آب، جنگلها و گیاهان وشکار حیوانات و حتی توحشی که در نتیجه جنگ های میان دولتهای مختلف و نسل کشی هایی که در میان نوع بشر صورت گرفته است و آلودگی هایی که به سبب توسعه ناموزون صنایع آلاینده ایجادشده است، حیات انسان را در زمین دچار مخاطره نموده ، مخاطرات زیست محیطی افزایش یافته است و سالهاست که دانشمندان هشدار می دهند که حیات بر روی زمین در نتیجه رفتارهای غیرمسوولانه انسانها در معرض خطر است. مدعیان واقعی حقوق بشر و دوست داران نظم و عدالت و طرفداران قانون توازن و تعادل و بزرگان ،اندیشمندان و خردورزان عالم می بایست حرکتی جهانی را در جهت بیداری جامعه انسانی در غفلت فرو رفته ، به راه اندازند تا جلوی این گونه بی عدالتی ها و رفتارهای ناموزون و مخرب در کره زمین، این سیاره زیبایی که پروردگارعالم در نزد انسان به ودیعت نهاده است گرفته شود.

خداوند متعال ، در سوره آل عمران،آیه ۱۸ ، شهادتی سه گانه را بر اینکه نظام هستی تحت فرمان پروردگاری عادل است ، مورد اشاره قرار می دهد : ۱ شهادت ذات مقدس پروردگار ۲ شهادت ملائکه ۳ شهادت اهل علم . " شَهِدَ للَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَ لْمَلَائِکَةُ وَأُوْلُواْ لْعِلْمِ قَائِمَاً بِـ لْقِسْطِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ لْعَزِیزُ لْحَکِیمُ"، " خدا خود شاهد است بر اینکه معبودی جز او نیست ، ملائکه و صاحبان علم نیز شهادت می دهند به یگانگی او و اینکه او همواره به عدل قیام دارد، معبودی جز او که عزیز و حکیم است وجود ندارد." در تفسیر این معنا که پروردگارعالم چگونه بر عدالت خویش شهادت می دهد، آورده اند که پروردگار عالم این شهادت را با فعل خویش (که نظم و نظام و توازن موجود درعالم است) ادا نموده است.

قرآن کریم چندین بار و در فرازهای مختلف از آیات خود ، به لزوم رعایت انصاف و عدالت در کسب و کار و رعایت توازن در تعاملات اجتماعی انسانها توصیه نموده است، ازجمله در آیه ۱۵۲ سوره انعام می فرماید : "...وَأَوْفُواْ لْکَیْلَ وَ لْمِیزَانَ بِـ لْقِسْطِ لَا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا "،" پیمانه و وزن را به انصاف تمام دهید، ما هیچ کس را مگر به اندازه تواناییش مکلف نمی کنیم. در ادامه همین آیه بر لزوم عدالت در گفتار و سخن گفتن و به هنگام قضاوت و داوری کردن اشاره می کند ومی فرماید : "...وَإِذَا قُلْتُمْ فَـ عْدِلُواْ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی..."، " چون سخن گویید دادگر باشید ، گر چه بر علیه خویشاوندان خود و به ضرر ایشان باشد." در همین سوره و در ادامه آیه قبل ، در آیه ۱۵۳ راه عدالت را ، راه تقوی و صراط مستقیم معرفی می کند و همگان را از پیمودن مسیری غیر از راه مستقیم برحذر می دارد." وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَـ تَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ لسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَ ٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ" منظور از "وَأَنَّ هَـٰذَا"، همان مسیر عدالت ورزی و توازن و تعادل در امور است که درآیه قبل ، کیفیت آن را مورد اشاره قرار داده است.

درآیه ۸ از سوره اعراف واژه "وزن" و" حق" در کنار هم بکار رفته و معیار سنجش و ارزیابی اعمال انسانها را برمبنای حق برشمرده است و فرموده :" وَ لْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ لْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـٰئِکَ هُمُ لْمُفْلِحُونَ "، در تفسیرآیه ۸ اعراف آمده است که " درباره کسی که گفتار و اعمالش بیجا و نامناسب نیست، گفته میشود که اعمال وی موزون است.لذا طبق این آیه، رستگاران (مُفْلِحُونَ ) کسانی هستند که گفتار و اعمالشان موزون است و آنها کسانی هستند که دارای حق هستند. به تعبیر دیگر " میزان سنجش اعمال در آنروز حق است ، آنروز هر کس اعمال موزونش سنگین باشد رستگار است." درآیه بعد می فرماید:" وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـٰئِکَ لَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِئَایَاتِنا یِظْلِمُونَ" ، " و کسانی که اعمال موزون شان سبک باشد همان هایند که با ظلم بر آیات ما بر خود زیان رسانیده اند. به این ترتیب "ظلم برآیات الهی" منشاء خسران و زیان این گروه قلمداد شده است. و این گروه کسانی هستند که اعمالشان وزنی ندارد، یعنی اعمالشان کم ارزش است. در سوره القارعه، در توصیف گروهی که با عنوان " َمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ " وصف حال شده اند" فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ" ، یعنی " آنها خوشحال و راضی هستند" و درباره گروهی که با " َمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ " توصیف شده اند، "فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ"، " یعنی " قرار گرفته در میان آتش سوزان عذاب الهی و آتش سوزان ناشی ازحسرت و ندامت، وصف داده شده اند.

خداوند متعال درآیه ۸۵ سوره اعراف آنجا که از حضرت شعیب(ع) صحبت می کند می فرماید ، وی خطاب به قومش چنین گفت : " یَا قَوْمِ عْبُدُواْ للَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُواْ لْکَیْلَ وَ لْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُواْ لنَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُواْ فِی لْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَ ٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ."،" ای قوم ! خدای یگانه را که جز او خدایی نیست، بپرستید ، برهانی آشکار از پروردگارتان به سوی شما آمده و حجت بر شما تمام شده ، پیمانه و وزن را تمام دهید (یعنی کم فروشی مکنید ) و حق مردم را کم مدهید و در این سرزمین پس از اصلاح آن فساد راه میندازید و باور داشته باشید که این برای شما بهتر است". قرآن قریب به همین مضمون را در آیات ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ هود نیزمتذکر شده است. و می فرماید حقوق مردم را با کم فروشی درکیل و وزن کم ندهید، من عاقبت بخیری شما را دراین می بینم،" ...إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ...".مبتنی برفهم همین آیات ازقرآن، عدم رعایت توازن و تعادل در تعاملات اجتماعی به منزله ترویج فساد ارزیابی میشود. چنانکه قبلا اشاره شد موزون به معنای سنجیده و اندازه گیری شده است که مفهوم دیگر آن دوری از افراط و تفریط می باشد. خداوند متعال در سوره اسراء مصادیقی از افراط و تفریط واعمال ناموزون را برمیشمرد و همگان را ازانجام آنها نهی می نماید ، سپس در آیه ۳۵ مجددا برلزوم رعایت کیل و وزن در امور تاکید میکند." وَأَوْفُواْ لْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَزِنُواْ بِـ لْقِسْطَاسِ لْمُسْتَقِیمِ ذَ ٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاًَ"،"و چون ترازوداری می کنید کیل تمام بدهید و با وزنی مستقیم و یکسان بدهید و بستانید این هم (برای دنیایتان) خوبست و هم در آخرت عاقبت بهتری دارد.

برای درک عمیق و وسیع این پیام قرآنی باید مفهوم "ترازو داری "را تعمیم دهیم. مسلما محدود نمودن و منحصر نمودن بسیاری از مفاهیم گسترده پیامهای قرآنی درقالب ها و مصادیق معین، ناشی از عدم فهم عمیق این مفاهیم است. نمی توان مفهوم ترازوداری را تنها در یک مصداق عینی آن یعنی در رفتار فروشنده و مغازه سرکوچه خودمان محدود نمود. این یک فهم و تفسیر کلیشه ای و باریک از پیامی بلند و عمیق است. در واقع هیچ کس را نمی توان از ایفای نقش ترازوداری مبرا دانست.همه ما انسانها در روابط زندگی اجتماعی خودمان بطور مداوم با این ایفای نقش چالش برانگیز مواجه هستیم. بارها منافع فردی افراد در تعارض با منافع دیگرافراد و منافع جمع و جامعه قرار می گیرد. در همه این موارد طرفین می بایست در چارچوب ایفای نقش ترازوداری رفتار و عمل نمایند. یک پزشک، یک معلم، یک پلیس، یک کارگر ساده و یک وکیل و نماینده مجلس و یک صاحب منصب وکارگزار دستگاه دولتی، یک دانشجو یا دانش آموز، همه و همه در روابط اجتماعی خویش خواه و ناخواه در جایگاه ترازوداری قرار می گیرند. روابط کارگر کارفرمایی مصداقی از این نوع ترازوداری است. یک کارفرما در مواجه با کارمندان و کارگران در استخدام خویش و بلعکس کارمندان و کارگران در استخدام یک کارفرما در مواجه با کارفرمای خویش از ایفای نقش ترازوداری مبرا نیستند.کم فروشی و گران فروشی در همه این موارد مصداق می یابد. توزین و توازن از الزامات سلامت در روابط اجتماعی است و از شرایط تحقق عدالت در جامعه است. برقراری قسط و عدل بدون توزین و توازن میسر نمیشود.بی عدالتی ناشی از نبود توازن در جامعه است و جامعه نامتوازن جامعه رو به زوال است. مفهومی که جامعه شناسان و برنامه ریزان اقتصادی، پژوهشگران اقتصاد سیاسی و صاحب نظران توسعه اقتصادی تحت عنوان دوگانگی با دوالیتی ازآن یاد می کنند، و پیامدآن راشکاف طبقاتی و فقر غنی در جامعه می دانند، اشاره بر معضلاتی دارد که ناشی از رشد نا متوازن اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه است که مسبب بروز بی عدالتی در جامعه و تبعات سوء ناشی از آن میشود. توزیع نا برابر فرصتها، شیوع انواع فساد و رانت خواری ، عدم شفافیت اطلاعات و عدم تقارن اطلاعات میان اقشار مختلف موجب میشود که زمینه های عدم توازن وبی عدالتی در جامعه فراهم گردد. درجامعه ای که اقلیتی حاکم منافع خود را بر منافع اکثریت ترجیح می دهند، بی عدالتی و عدم توازن بروزمی کند. مسلما در چنین جامعه ای طبقه حاکم در ایفای نقش ترازوداری، مبتنی بر این توصیه قرآنی عمل نکرده اند.

درآیات ۱۸۱تا ۱۸۳ سوره شعراء نزدیک به همین عبارت قرآنی مجددا بکار رفته است و می فرماید:" أَوْفُواْ لْکَیْلَ وَلَا تَکُونُواْ مِنَ لْمُخْسِرِینَ"، " وَزِنُواْ بِـ لْقِسْطَاسِ لْمُسْتَقِیمِ"، "وَلَا تَبْخَسُواْ لنَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْاْ فِی لْأَرْضِ مُفْسِدِینَ"" "پیمانه را تمام دهید ( و کم فروشی نکنید) و مردم را به خسارت نیندازید، و با میزان درست و صحیح ( به عدالت و موزون)، وزن کنید ، در ادای حقوق دیگران دقت کنید. وحقوق واموال مردم را کم ندهید و در زمین سعی در فساد و تبهکاری نکنید." پروردگارعالم در این آیات ضمن توصیه به ادای حقوق مردم بطور دقیق وموزون و پرهیز از بی عدالتی و کم فروشی، بی توجهی به این توصیه ها را مصداق بارز ترویج و گسترش فساد و تبهکاری در زمین معرفی می کند. به تعبیر قرآن آنچه که به فساد و تبهکاری در زمین می انجامد ، در واقع ناشی از بی عدالتی و ناموزونی است. مفسرین "عثی" را اشد فساد دانسته اند وهر نوع کم فروشی را دزدی در حق مردم تعبیر کرده اند.در حدیثی از رسول خدا نقل شده است که کسانی که در کیل و میزان دقت ننمایند و حقوق مردم را بکمال ادا ننمایند، هلاک میشوند.

شدید ترین لحن بیان درمواجه با کم فروشان و گران فروشان را خداوند متعال در سوره مطففین بکار برده است. "وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ"، " لَّذِینَ إِذَا کْتَالُواْ عَلَی لنَّاسِ یَسْتَوْفُونَ"،" وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ" ... "وای بر کم فروشان، آنان که هرگاه حق خود را به پیمانه از مردم می ستانند، به تمام و کمال می ستانند ، ولی هرگاه می خواهند حق مردم را مورد پیمایش قرارداده و به آنها بدهند، از حق آنها می کاهند و حقوقشان را تمام و کمال ادا نمی کنند."

قرآن کریم در ادامه آیات این سوره، کم فروشان را در جرگه فاجران و دروغ گویان ارزیابی نموده وآنان را در زمره ستمگران ، بزهکاران و فساد کنندگان در زمین که نسبت به آیات و نشانه های خداوند بی اعتنا بوده اند معرفی میکند و سرنوشت وعذاب دردناکی که در انتظارشان است را وعده می دهد. درحالی که درقرآن کریم درآیات مختلف ، تجارت را امری پسندیده شمرده است و حتی خداوند متعال ، مردم را دعوت به تجارت با خویش نموده است و تجارت سودمند را تجارت توام با سعادت دنیا و آخرت ارزیابی می نماید، قابل تعمق و توجه است که در سوره مطففین ، کم فروشان را "فُجَّارِ" و کسانی که دنیا و آخرت خویش را می فروشند به عنوان " فاجر" و نه تاجر معرفی می کند. در معنای فاجر گفته شده است کسانی هستند که در امورشان توازن ، تعادل ، حساب و کتاب ، نظم و عدالت نیست. کسانی که اهل حساب و کتاب نیستند و کارشان نا بسامان هست. همچنین فُجار به تبهکاران، بدکاران ، اشقیا ، ظالمان و متجاوزان به حقوق دیگران و گمراهان نیز ترجمه شده است. لذا فاجران مصداق عینی کسانی هستند که اعمالشان ناموزون است و نظم و نظام هستی را که عامل ثبات و دوام و حیات است با اعمال خود برهم می زنند و در زمین موجب فساد میشوند. قرآن کریم در سوره ص آیه ۲۸ ، با صراحت بیشتری " فُجَّار"را در زمره مفسدین فی الارض معرفی می کند." أَمْ نَجْعَلُ لَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ لصَّالِحَاتِ کَـ لْمُفْسِدِینَ فِی لْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ لْمُتَّقِینَ کَـ لْفُجَّارِ"،" و یا پنداشتند که ما با آنهایی که ایمان آورده و عمل صالح کردند و آنهایی که در زمین فساد برانگیختند یکسان معامله می کنیم و یا متقین را مانند فُجَّار قرار می دهیم."هرگز چنین نخواهد بود.

خداوند متعال در آیات ۹ و ۱۰ سوره حجرات، به رفع اختلاف و صلح و صلاح امور فردی وگروهی مومنین مبتنی بر رفتار موزون و عدالت جویانه اشاره می کند و می فرماید: "وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ لْمُؤْمِنِینَ قْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَی لْأُخْرَیٰ فَقَاتِلُواْ لَّتِی تَبْغِی حَتَّیٰ تَفِیءَ إِلَیٰ أَمْرِ للَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَهُمَا بِـ لْعَدْلِ وَأَقْسِطُواْ إِنَّ للَّهَ یُحِبُّ لْمُقْسِطِینَ"، "اگر دو طائفه از مؤمنین به جان هم افتادند، بینشان را اصلاح کنید، پس اگر معلوم شد یکی از آن دو طائفه بر دیگری ستم می کند با آن طائفه کارزار کنید تا به حکم اجبار تسلیم امر خدا شود و اگر به سوی خدا برگشت بین آن دو طایفه به عدل اصلاح کنید ( و بطور اکید توصیه می کنم که ) عدالت را گسترش دهید که خدا عدالت پیشه گان را دوست می دارد." درآیه ۱۳۵ سوره نساء عدالت در حکم و قضا را مورد اشاره دقیق قرارداده و شرایط تحقق عدالت در شهادت دادن به حق را بیان فرموده است ، که رعایت آن پایه حقوقی بسیار محکمی برای قضاوت بحق فراهم می سازد : " یَا أَیُّهَا لَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِـ لْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَیٰ أَنفُسِکُمْ أَوِ لْوَالِدَیْنِ وَ لْأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیّاً أَوْ فَقَیراً فَـ للَّهُ أَوْلَیٰ بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُواْ لْهَوَیٰ أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ للَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً"، " هان ای کسانی که ایمان آورده اید ! عمل به عدالت را بپا دارید که از روشن ترین مصادیق آن این است که ، طبق رضای خدا شهادت دهید ، هر چند که به ضرر خودتان و یا پدر و مادرتان و خویشاوندانتان باشد ، نه ثروت توانگر ، و نه دلسوزی درحق فقیر وادارتان نسازد به اینکه بر خلاف حق شهادت دهید، چون خدا از تو، به آن دو مهربانتر است ، پس هوا و هوس را پیروی مکنید که بیم آن هست از راه حق منحرف شوید و بدانید که اگر شهادت را تحریف کنید و یا اصلا شهادت ندهید خدا بدانچه می کنید آگاه است." لازم به ذکر است که سوره نساء خود به تنهایی معدنی از احکام الهی است، که در مورد رعایت توازن ، تعادل و قسط و عدل با هدف تنظیم و توازن و برقراری مناسبات مطلوب و شایسته در روابط میان زنان و مردان یا تنظیم روابط صحیح زناشویی ، احکام مربوط به فرزندان و سایراعضای خانواده ، اقوام و خویشان و سایر افراد جامعه دستورالعملهای روشنی دارد که رعایت آن بسیاری از نابهنجاریهای درون نهاد خانواده را رفع نموده و به تبع از انعکاس مشکلات و پیامدهای آن به جامعه جلوگیری می نماید.

خداوند متعال در آیه ۴۷ سوره انبیاء، از کیفیت و چگونگی سنجش اعمال در روز رستاخیزسخن می گوید و می فرماید: " وَنَضَعُ لْمَوَازِینَ لْقِسْطَ لِیَوْمِ لْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَیٰ بِنَا حَاسِبِینَ"، "روز رستاخیز ترازوهای درست و میزان نصب کنیم و کسی به هیچ وجه ستم نبیند و اگرهم وزن دانه خردلی ( کار نیک و بد ) باشد آن را به حساب بیاوریم که ما برای حسابگری کافی هستیم". در این آیه به برقراری موازین به منظور برپایی قسط و عدل در روز رستاخیز اشاره شده و برسنجش اعمال برمبنای محاسبات دقیق تاکید شده است، بگونه ای که حتی به وزن دانه خردلی به کسی ستم نخواهد شد. به این ترتیب قانون توازن و تعادل تنها به همین دنیای مادی ختم نمیشود ، بلکه در دنیای معنا بطوردقیق تری تجلی می یابد. خداوند متعال در سوره کهف ضمن اشاره بر احوال کافران درآیه ۱۰۵ به این موضوع اشاره می کند که " کافران همان کسانی اند که آیت های پروردگارشان و حاضر شدن در محضر پروردگار و روز معاد را انکار کرده اند ، پس اینان اعمالشان هدر شده و روز قیامت برای اعمال آنها وزنی قائل نمی شویم." که مسلما دلیل آن ناشی از این است که آنان در این دنیا موزون عمل نکرده اند.

تالیف : جواد قلیزاده

منابع و مآخذ :

۱- قرآن کریم

۲- تفسیر نمونه

۳- تفسیر المیزان

۴- تفسیرمجمع البیان

۵- ترجمه تفسیر منهج الصادقین

۶- تفسیر کشف الحقایق

- پژوهشگر و مدرس دانشگاه پیام نور فارس : javadgholizade@Gmail.com

- منظور از قانون اصول لایتغیر حاکم بر نظام هستی است. قوانین علوم طبیعی نظم و توازن مستمر حاکم برپدیده ها و روابط میان آنها است که بطور تکوینی وجود دارد و تنها کشف و فهم آن به دست دانشمندان علوم طبیعی صورت می گیرد . در حوره علوم انسانی قانون عبارت از نظم و تعادل مستمر منطبق با فطرت بشری است که بطور تشریعی از سوی پروردگار عالم بر پیامیران الهی نازل گردیده است و تنها کشف و فهم آن به دست اندیشمندان و صاحبان خرد صورت می گیرد. برهمین اساس طبق تعالیم اسلامی ، حق قانون گذاری برای تنظیم مناسبات جامعه انسانی برعهده بشر نیست. قوانین لایتغیر را خداوند متعال در شریعت اسلام بیان نموده وعلماء ، فقها و اندیشمندان جامعه اسلامی با تفقه در متون دینی( کتاب، سنت ، عترت) قوانین را استنباط واستخراج نموده و زمینه های اجرای آن را در جامعه فراهم می نمایند . طبق تعالیم قرآنی ، تخطی از قوانین و حدود الهی مصداق ظلم و کفر و ترویج فساد بر روی زمین است وآثار و پیامدهای دنیوی و اخروی برای خاطی در بردارد.

-Equilibrium

- pull

- push

- Act

-React

- تحت عنوان جامعه شناسی خرد ( مطالعه کنش متقابل فردی) و جامعه شناسی کلان ( کنش نظامهای اجتماعی از قبیل گفتگو و برخورد فرهنگها و تمدنها) ر.ک.به آنتونی گیدنز.مبانی جامعه شناسی.

- Weighted Average

- Weighted Regrision :WOLS

-Optimizatiom

- Deterministic

- آل عمران / ۱۹۰ : " إِنَّ فِی خَلْقِ لسَّمَاوَاتِ وَ لْأَرْضِ وَ خْتِلَافِ للَّیْلِ وَ لنَّهَارِ لَئَایَاتٍ لِّأُوْلِی لْأَلْبَابِ، بدرستی که در خلقت آسمان و زمین و رفت و آمد شب و روز روشن ، دلایلی است برای خردمندان . برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار.همچنین ر.ک.به آل عمران/ ۱۹۱ ، بقره/ ۱۶۴ ، اعراف /۱۸۵، یونس/۱۰۱، یوسف ۱۰۹، ذاریات ۴۷،۴۸، ۴۹ و قمر/۴۹ و ملک ۳ و بسیاری آیات دیگر.

- علیرغم اعجازآیات قرآنی در تبیین قوانین علمی، سهم مسلمانان در پیشرفتهای علمی سده های اخیر متاسفانه بسیار ناچیز بوده است و مستشرقین از اواخر قرن ۱۵ به این سوی گوی سبقت را از شرقیان بویژه مسلمانان ربوده اند و با کمال تاسف ملل مسلمان سالهاست که همچنان تا به امروز درگیر تعصبات مذهبی و جنگ های فرقه ای میان خود هستند، گروهی راه افراط گرایی در پیش گرفته و گروهی هم دچارخود باختگی فرهنگی شده و منفعلانه به تحولات و پیشرفتهای دنیای غرب و دنیای غیر مسلمان چشم دوخته اند.وآنچه خود بهترش را دارند از بیگانه تمنا می کنند.

- پیشرفت مادی ، به معنای کشف و بکار گیری قوانین حاکم بر پدیده های طبیعت در نتیجه تلاش علمی بشر تا حدودی امکان کنترل و تسلط و بهره برداری از طبیعت را برای رفاه و آسایش وی فراهم نموده است که البته این موفقیت نسبی بوده است.انسانها در موارد بسیار برای کسب رفاه مادی هرچه بیشتر راه افراط در پیش گرفته که در نتیجه آن نه تنها به آسایش و سعادت راه نبرده اند، بلکه توازن موجود در نظام طبیعت را برهم زده اند. در قرآن ، قوانین بر دو دسته قوانین تکوینی و قوانین تشریعی تقسیم میشوند. هردو دسته از این قوانین از اصل توازن و تعادل پیروی می کنند.."رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی" ، "وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی "، آیات ۵۰ تا ۵۵ طه، ۲ تا ۵ سوره اعلی، اشاره به قوانین تکوینی دارند و آیه ۲۱۳ یقره که می فرماید :" فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا، اشاره به قوانین تشریعی است که خاص تنظیم روابط و مناسبات بشر با دنیای پیرامونش است.

- انعام/۱۵۲

- انعام/ ۱۵۲

- مائده/۴۲ و نساء/۱۳۵

- اعراف/۸۵

- منظور از فطرت، آفرینش و سرشت و خمیرمایه خلقت انسان است که توام با تعادل و توازن است.کما اینکه همه نظام هستی مبتنی بر تعادل و توازن خلق شده است. " إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ لسَّمَاوَاتِ وَ لْأَرْضَ حَنِیفاً وَمَا أَنَاْ مِنَ لْمُشْرِکِینَ " من روآوردم به کسی که آسمانها و زمین را آفریده است ، در حالی که میانه‏رو هستم و از مشرکان نیستم، حنیف به معنی میانه رو و حق گرا و آیین توحیدی ترجمه میشود.. انعام/۷۹ .ر.ک.به تفسیر المیزان، ج۷،ص ۲۶۷ منظور اینکه دین حنیف دین سازگار با فطرت نظام آفرینش و سازگار با فطرت آدمی است.زیرا بر محور حق و عدل و اعتدال و توازن است. همچنین ر.ک.به : روم / ۳۰

- بی شک نگاه مادی گرایانه ، جهت گیری تعالی جویانه برای پاسخ به نیازهای متعالی و رشد معنوی بشر را نادیده انگاشته و بجای اینکه از توان جسمی بشر در جهت تعالی روحی او بهره گیرد، همه ظرفیت های روحی ، روانی و عقلی بشر را در خدمت رفع نیازهای مادی و جسمی بشر بکار گرفته است. اسلام دینی است متوازن که هم به جسم بشر ، هم به جان بشر توجه متوازن و متعادل نموده است.

- آیا هرکسی می تواند مدعی برپایی عدالت در جامعه گردد؟ شرط برقراری عدالت در جامعه چیست؟ و ده ها سوال دیگر را می توان با کنکااش در آیات قرآنی بازجست. از تعالیم قرآنی فهمیده میشود که نقطه آغازین عدالت و موزون بودن را هر فرد باید ازخودش آغاز نماید.

- تخلف از حدود الهی به منزله قانون شکنی ، بی نظمی و ترویج فساد در زمین و ظلم برخویشتن است ." .... وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ للَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ.."ر.ک.به : طلاق/۱، " ... تِلْکَ حُدُودُ للَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ للَّهِ فَأُوْلَـٰئِکَ هُمُ لظَّالِمُونَ "، بقره / ۲۲۹. ه.ر.ک.به : نساء/ ۱۳/و۱۴

- ر.ک.به : تفسیر نمونه و ترجمه تفسیر منهج الصادقین. قانون توازن از طریق ایجاد هموزنی ، نیروی گرانشی و جاذبه میان اجرام آسمانی موجب شده است تا زمین و سایر اجرام آسمانی در حالت بی وزنی در فضایی آکنده از فشار هوا و اجزای تشکیل دهنده اتمسفر در جو و فراتر از جو باقی بمانند و برخی ازآنها در مسیر مدار معینی حرکت وضعی و یا حرکت انتقالی داشته باشند و برخی ثابت به نظر برسند.درک تمام پیچییدگی های قوانین توازن بخش نظام کائنات علیرغم پیشرفت دانش بشری هنوز خارج از توان بشر است.

- قرآن کریم درآیات مختلف، سرنوشت شوم بسیاری از اقوام و ملل و تمدنهای پیشین را که از مسیر توازن و تعادل در زندگی اجتماعی خارج شده اند و برخلاف هنجارهای انسانی واخلافی عمل نموده و از مسیر سعادتمند بشری فاصله گرفته اند را یادآور شده است. منجمله این معنا در سوره آل عمران، آیه ۱۳۷ مورد اشاره قرار گرفته است.

- تفسیر نمونه،ج۲۳، ص ۱۰۸.

- تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص ۳۸۹.

- رسولان امینی که از آزمونهای بزرگ الهی موفق بیرون آمده اند و با براهین آشکار و معجزات باذن الله برای این رسالت مهم یعنی ایجاد توازن در جامعه انسانی مامور شده اند. متون و تفاسیر قرآنی شرح حال پیامبران الهی را بیان نموده اند..

- شوری/ ۱۵

- تاریخ اسلام در شیه جزیره عربستان نشان می دهد که دستاورد حیات معنوی و سیاسی پیامبر گرامی اسلام برای قبائل متفرق و خونریز و وحشی و اعراب بادیه نشین و دور از تمدن ، صلح و عدالت ، برادری و برابری و آشنایی با معیارهای زندگی توام با مدنیت بوده است.تحقق چنین دستاوردی به اعتراف همه مورخان یک معجزه بوده است.

- اعراف/ ۲۹ ، در آیات دیگری از قرآن به تناسب پیام قرآنی، انسانها را امر به به عدالت و دادگری نموده است. منجمله در آیه ۴۲ مائده : "...وَإِنْ حَکَمْتَ فَـ حْکُم بَیْنَهُمْ بِـ لْقِسْطِ إِنَّ للَّهَ یُحِبُّ لْمُقْسِطِینَ " همچنین ر.ک به " حجرات/ ۹

- تفسیر کشف الحقایق، ج۳، ص ۴۷۰

- جنبه هایی از این تقارن و توازن را می توان در فلسفه زوج آفرینی پدیده ها و موجودات عالم از تقارن شب و روز تا زوجیت میان کیاهان و جانوارن و انسانها که مورد اشاره قرآن است، مورد توجه قرارداد. ر.ک.به نساء/۱ ، اعراف/ ۱۸۹، رعد/۳، ذاریات/۴۹.

- در محاسبات ریاضی، حد بهینه را بسته به نوع مساله مورد نظر مقدار کمیته یا مقدار بیشینه و یا مقدار مطلوب و مقدار متعالی می توان تعریف کرد. حد اکثر رفاه، حداکثر سود و منفعت و حداقل هزینه و حداقل زیان و یا حداقل خطای برآورد و نظایرهم مقدار مطلوب و بهینه گفته میشوند.در نظام هستی نیز پروردگارعالم، هرچیز را در حد متعالی و متعادل و متوازن آن آفریده است.آدمی می تواند این تناسب ، توازن و تقارن را درآفرینش اندامها و اعضای بدن خویش جستجو نماید. همچنین درسایر پدیده های هستی این توازن و تناسب قابل مشاهده و درک است. بررسی و تفکر در ابعاد مختلف تناسب ، توازن و تقارن موجود در میان پدیده های نظام هستی، اوج دانش و قدرت خالق هستی را نشان می دهد.

- تفسیر المیزان، ج۳، ص ۱۳۷.

- قرآن کریم درهمین سوره مصادیقی از ظلم برآیات الهی را در ادامه برشمرده است. منجمله درآیه ۱۰ اعراف می فرماید : " وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی لْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاًَ مَّا تَشْکُرُونَ" ما شما را در زمین جای دادیم و بساط راحتی و معیشت شما را هم فراهم ساختیم، ولی شکرگزاران اندکند. همین معنا در سوره مومنون آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ مورد اشاره قرار گرفته است. جالب است که در آیه ۱۰۶ مومنون، علت اعمال ناموزن کسانی را که مصداق "خفت موازینه" هستند را به اعتراف خود این گروه چنین عنوان می کند : " غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْماً ضَالِّینَ"،" شقاوت بر ما غلبه کرد و کار ما به گمراهی کشید." مولف تفسیرالمیزان " شِقْوَتُنَا" را شقاوت ناشی از سوء استفاده از اختیاری دانسته که به بشر داده شده است. وی می توانسته این اختیار را در جهت سعادت ویا شقاوت خود بکار گیرد. این شقاوت برآنان عارض شده و زمانی هم عارض شده که حجت برآنان تمام بوده زیرا خداوند قبل از گفتار اینان می فرماید: "مگر آیات من بر شما تلاوت نشد ؟ " تفسیر المیزان، ج۱۵، ص ۱۰۰.

- القارعه/ ۶-۱۱

- ۸۴ هود: ".. وَلَا تَنقُصُواْ لْمِکْیَالَ وَ لْمِیزَانَ إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ" ، ۸۵ : " وَیَا قَوْمِ أَوْفُواْ لْمِکْیَالَ وَ لْمِیزَانَ بِـ لْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُواْ لنَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْاْ فِی لْأَرْضِ مُفْسِدِینَ"۸۶:" بَقِیَّةُ للَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ."

- از آیات ۲۲ تا ۳۷ اسراء به تناسب پیام قرآنی ارائه شده ، برخی از رفتارهای ناموزن معرفی شده اند و چندین فعل نهی بکار رفته است و از افراط و تقریط در برخی امور نهی نموده است." ر.ک به آیات ۲۲ تا ۳۷ اسراء : لَّا تَجْعَلْ مَعَ للَّهِ إِلَـٰهاً ءَاخَرَ.....، . وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَیٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ لْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً ....، وَلَا تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُمْ...، وَلَا تَقْرَبُواْ لزِّنَی...، وَلَا تَقْتُلُواْ لنَّفْسَ لَّتِی حَرَّمَ للَّهُ إِلَّا بِـ لْحَقِّ.... وَلَا تَقْرَبُواْ مَالَ لْیَتِیمِ إِلَّا بِـ لَّتِی هِیَ أَحْسَنُ.... وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ...، وَلَا تَمْشِ فِی لْأَرْضِ مَرَحاً...."

- امام علی(ع) فرمودند : فقیری گزسنه نماند جزآنکه ثروتمندی حق او را خورده است. و خداوند بخاطر فقر در جامعه توانگران را بازخواست خواهد کرد. نهج البلافه / حکمت ۳۲۰

- طرح قرآن کریم برای تحقق این منظور ایجاد جامعه صالح است. در قرآن تنها حاکمیت صالحان را لایق برای ترازوداری مبتنی بر توازن و کیل می داند و البته بشارت پیروزی صالحان را نیز داده است و صالحان طبق این تفسیر کسانی هستند که عمل و رفتارشان موزون است.و توازن در امور را رعایت می کنند. چنانکه یادآوری میشود قانون توازن و تعادل قانون حاکم بر نظام هستی است و بدون آن نظم نظام هستی برهم خواهد خورد و برهمین اساس می توان سقوط و زوال جامعه ناصالح را قطعی دانست.بی شک حاکمیت ناصالح برآمده از جامعه نا صالح است و تا جامعه اصلاح نشود، حاکمیت صالحین محقق نمیشود.. مفهوم انتظار تحقق حکومت صالحان در باور شیعه را باید در همین راستا مورد ارزیابی قرارداد.تا زمانی که افراد جامعه تن به توازن و تعادل ندهند، لایق حکومت صاالح نخواهد بود.

- مطففین/ ۱-۳

- صف/۱۰: "یَا أَیُّهَا لَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَیٰ تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ،"، ای کسانی که ایمان آورده‏اید ! آیا می‏خواهید شما را بر تجارتی راهنمایم که از عذابی دردناک نجاتتان می‏دهد، در ادامه می فرماید :" تُوْمِنُونَ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ " ایمان به خداوند و رسولش است. همچنین ر.ک.به : فاطر/۲۹، یقره/۱۶.

- إِنَّمَا لْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ تَّقُواْ للَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ، ر.ک.به : حجرات /۹و /۱۰

- کاملا آشکار است که شهادت دروغ و بر خلاف رضای خداوند که سبب فریب محکمه فضایی و انحراف از مسیر حق و عدالت می گردد، چه تبعات منغی پنهان و آشکاری در این دنیا و آن دنیا خواهد داشت.خداوند همگان را به مسیرحق و عدالت رهنمون فرموده ، امید که توفیق طی این مسیر را برای نیل به سعادت خویش و جامعه داشته باشیم.

- بررسی جایگاه قانون شکنان در قرآن خود نیازمند بررسی عمیق متون قرآنی در قالب مقالات دیگری است. فی الجمله اینکه وجود بهترین قوانین الهی در دسترس بشر تضمین کننده سعادت بشر نخواهد بود. موضوع پیاده سازی و اجرای قوانین در جامعه ، شرایط مجریان و ضمانتهای اجرایی قوانین در جامعه و پیامد قانون شکنی و مجازات قانون شکنان و امکان سوء استفاده از قوانین حتی قوانین الهی در جوامع مدعی پیاده سازی این قوانین از مباحث مهمی هستند که باید درجای خود مورد بحث قرار گیرند.در واقع علت اصلی نابسامانی وعقب ماندگی جوامع اسلامی را باید در پاسخ به این موضوعات چستجو نمود. اینکه چرا با داشتن کتابی چون قرآن کریم و تعالیم عادلانه ای چون شریعت اسلامی ، جوامع اسلامی بیش از جوامع دیگر در فساد ، انحطاط و عقب ماندگی و نابسامانی بسر می برند ، پرسشی درخور تعمق و تامل است.

  • - گردآوری: تبیان لرستان
نظرات

 نام:
 *نظر:

مطالب مشابه

© کلیه حقوق معنوی و محتوای این سایت متعلق به اداره کل تبلیغات اسلامی استان لرستان می باشد .استفاده از مطالب با ذکر منبع و لینک به سایت بلامانع است.