امام مهدی (عج): من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
۱۳۹۵/۶/۲۸ تعداد بازدید: ۶۱۹
print

 رویکردی به سانسوروخود سانسوری درجامعه

واژه ی سانسور (censure) به معنی انتقاد، عیبجویی، خرده گیری، تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلم ها و نمایشنامه ها و مطالب روزنامه ها و سایر مطبوعات پیش از انتشارآنها اعمال شده است.

بنابراین سانسور رفتاری سیاسی اطلاق می‌شود که ازجانب صاحبان امر نسبت به یک اثر هنری و یا فرآیندی فکری با حفظ و امنیتی سیستماتیک به مرحله ی انجام می رسد. ضمن این که، سانسور یک اصطلاح سیاسی- اجتماعی به شمار می آید که رود که تقریبا" با ظهور رنسانس که جهان با تحولات فکری و فلسفی فرا بخشی مواجه شد، وارد زبان، فرهنگ و سیاست ملل گردید. و در حوزه های سیاسی کاربردی بیشتردارد تا دوایر فرهنگی و اجتماعی.

به گونه ای که وقتی بخشی از یک تولید سیاسی، فرهنگی یا هنری و.. . با روحیات و بافتار سیستم حاکم سر سازگاری و به تعبیری همخوانی معنایی و سیاسی نداشته باشد، آن بخش را حذف می‌کنند. بنابراین سانسور در همه ی جوامع چه جوامع دمکراتیک و لیبرال و چه جوامع مارکسیستی و دیکتاتوری و چه درجوامع پادشاهی و موروثی و.. . وجود دارد و جایگاه و اهمیت آن در یک جامعه بستگی به ساختار و محتوای سیاسی و اجتماعی آن جامعه در زوایای مختلف دارد.

ولی خودسانسوری به معنی عیبجویی از خود و یا انتقاد از خود و یا برش نابهنگام یا بهنگام از خود و داشته های خود می باشد که برش بهنگام را می توان منطقی و آگاهانه دانست اما برش نابهنگام را می توان غیر معقول و منطقی
و ناآگاهانه قلمداد کرد.

در تعریفی دیگر از خود سانسوری می توان چنین گفت که: ? خودسانسور به کسی گفته می‌شود که ابتدا خودِمعنوی و اجتماعی خویش را یا سانسور می‌کند و یا سانسورش می‌کنند. به بیانی دیگر خودِ وجودی خویش را از خویش برش می دهد. و یا به کسی گفته می‌شود که علاوه بر سانسور خودِ خویش از خود، این نوع خود سانسوری را درقالبی اجتماعی هم به انحای مختلف از خود به تصویر می کشد و البته خودسانسوری آن را، ممکن است علاوه بر خود، سایرین هم به تصویر بکشند که در ادامه ی همین مبحث در زوایایی به آن خواهیم پرداخت.

نتیجه می گیریم که خیا فردی است و یا اجتماعی است که در هردو حالت دارای معایب ویژه ای است. با این تعابیر خودسانسوری اگر چه پروسه ای فراگیر است اما در بین کشورهای جهان سوم متداول تر جلوه می نماید. و شاید
مهمترین عنصر مسبب عقب ماندگی کشورهای جهان سوم از مسایل علمی، فرهنگی و سیاسی باشد و برای این که این عقب ماندگی باز برمی گردد به رویکردی که ازجانب کشورهای ابرقدرت و صاحب صنعت و فناوری تبیین و به تثبیت می رسد. تذامی توان سانسور را به انحای مختلف و با پارامترهایی خاص در جوامع مشاهده نمود اما تنها دو نوع خودسانسوری را در جوامع می توان مشاهده نمود. ابتدا خود سانسوری اجتماعی است و دیگر خودسانسوری فردی است. در خودسانسوری فردی، فرد خود کوچک بین است. بر خلاف خود سانسوری اجتماعی که فرد، خود بزرگ بین می باشد. خود کوچک بینی در واقع به کسی گفته می‌شود که خودِ خویش را در همه ی زوایا کوچک می بیند به شکلی که ممکن است تمام توانایی ها و قابلیت های بالفعل خود را خود سانسور قلمداد کند.

این نوع رفتار را از نگاه روانشناسان می توان نوعی مریضی به شمار آورد که ریشه در کودکی و جامعه و طبعا" نوع رفتارهایی تحقیر برانگیز به شمار آورد که دربستر خانواده با فرد به انجام رسیده و فرد به جای این که خود را
بازآفرینی کند به دنبال ابتدا انتقام از خود و بعد از جامعه بر می آید.

خود سانسوری فردی خطرناک ترین رفتاری به شمار می رود که جامعه را به طوربنیادی با مشکلات متعددی مواجه می سازد. این برش نابهنگام و ناخود آگاه ِفرد از خود که ریشه در انومی های اجتماعی و تربیتی دارد خود مسببی است تا که اعتماد بنفس و اراده ی فرد را به طور کامل تضعیف و تسخیر نماید.

در ثانی روندی است که به جامعه تسری پیدا می‌کند و پی آمد ی را به نام روان پریشی و ناهمگونی در رفتار و عمل را درجوامع بوجود می آورد. در خود سانسوری اجتماعی، فرد و یا افراد بیشتر به دنبال سانسور دیگران به نفع خود
می باشند ولی در خود سانسوری فردی، فرد به دنبال سانسور خود می باشد و پی آمد آن نیز برای اجتماع مضر است. با این تفاسیر اگر چه هر دو دارای تبعات مخرب و پس رونده ای در بین جامعه به شمار می روند اما ضر وزیان خودسانسوری فردی بیشتر از خودسانسوری اجتماعی است.

تجربه نشان می دهد که فرد وقتی دچار خودسانسوری فردی می‌شود، هرچه قدر هم دارای ویژگی های فردی و جایگاه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باشد، باز ازآن عدم اعتماد بنفس و ضعف اراده رنج می برد و هرلحظه امکان دارد که خود وجامعه را با مشکل مواجه سازد. لذا می توان یکی از این خودسانسوری های فردی راخودکشی دانست. کلمه ی: ?خود? در واقع به فرد برمی گردد وبه معنی سرشت درونی فرد یا نفس فرد می باشد. و البته به معنی خویشتن و نیروی برتردرون و ضمیر مایه ی نفس انسان هم بکار می رود. و البته واژه ی خود را در زوایایی از نگاه فلسفی و عرفانی می توان جانِ آگاه انسان هم برشمرد. انسان از بدو تولد تا زمان مرگ با خودِ خویش زندگی می‌کند و خود ِ انسان به مانند نهالی است که به مرور زمان به یک درخت تنومند و مثمر ثمر تبدیل می‌شود.

بنابراین همه ی انسان ها در شکوفایی و بالندگی خودِ خویش دخیل و مفید فایده جلوه می‌نمایند اما وقتی انسان در مقابل خود قرار می گیرد و حیات خود را به ممات تبدیل می‌کند، این حرکت در نوع خود، نوعی خودسانسوری فردی
به شمار می رود زیرا که فرد خودِ خویش را درواقع سانسور می‌کند. لذا ا چون بر جان خود خرده می گیرد و از آن بیزار می‌شود،این جاست که این نوع رفتار را می توان خودکشی فردی نامید. اما نوعی دیگر از خودکشی را می توان خود کشی اجتماعی به شمار آورد که در زوایایی ارتباط تنگاتنگی را با خودسانسوری اجتماعی از حیث معنا و مفهوم برقرار می‌کند.

خودکشی اجتماعی زمانی رخ می دهد که فرد با تمام خصوصیاتی که دارد، خود را باور ندارد و همه ی این خصوصیات را برای خود نوعی ضعف و ناتوانی قلمداد می‌کند.. یعنی درواقع فرد بر علیه داشته های فکری و فرهنگی و البته شخصیتی خود قیام می‌کند و به جدال و مخاصمه بر علیه ویژگی های خویش می پردازد.

به‌عنوان مثال: افرادی هستند که دارای هنر و اندیشه هستند ولی تعمدا" هنر و اندیشه را درخویش می کُشند و اجازه ی رشد و نُمو به آن را نمی دهند. بنابراین ممکن است بعضی از افراد دارای استعداد و هنر نباشند و خودشان
هم از این مسئله با خبرباشند ولی برخی دیگر از خود اطلاع کامل دارندو از حیث استعدادو هنرنیز به نوعی خودآگاهی رسیده اند که متأسفانه همین طیف خود را خودسانسوری اجتماعی می‌کنند !

به تعبیری دیگر، خود را دست کم می گیرند و البته این گونه افراد را می توان به دو نوع تقسیم کرد. نخست افرادی که از استعداد و هنر خود با خبرند ولی برای آن هیچ تلاش و کوششی نمی کنند و به مرور زمان دچار افسردگی و
اختلال های روحی و روانی می شوند. در ثانی افرادی که از استعداد و هنر خود باخبرند و برای آن تلاش فراوانی می‌کنند و البته به درجات بالایی هم دست می یابندولی هرگز خود را باور ندارند و دچار خود کم بینی می شوند که این نوع افراد را می توان خودسانسور اجتماعی محض نامید.

زیرا که نه تنها به خود ضرر می رسانند بلکه اجتماع را هم در ابعاد مختلف از حیث فرهنگی و مفاهیم انسانی متضرر می‌کنند. حاصل این که، سانسور و خود سانسوری و انواع آن در جامعه در خیلی از زوایا به‌عنوان یک فرآیند و یا احیانا" پروسه ای خوشایند تلقی نمی شوند و به جای سانسور می توان کلمه ی واقعیّت را گذاشت و به جای خودسانسوری می توان خودباوری و خودسازی را جایگزین نمود و تجربه نشان داده است که همیشه افرادی در جامعه موفق و
خوشبخت بوده اند که نگاهی باورمند به خود و جامعه داشته اند و در خودسازی خود نیز در همه ی ابعاد زندگی و هنر پر تلاش و پرکوشش بوده اند.

تهیه کننده و تنظیم کننده عابدین پاپی شاعر،نویسنده و فعال فرهنگی استان لرستان

  • - گردآوری: تبیان لرستان
نظرات

 نام:
 *نظر:

مطالب مشابه

© کلیه حقوق معنوی و محتوای این سایت متعلق به اداره کل تبلیغات اسلامی استان لرستان می باشد .استفاده از مطالب با ذکر منبع و لینک به سایت بلامانع است.